سيستمهای Vrf اولين بار توسط شركت معتبر ژاپنی Daikin و در سال ١٩٨٢ ابداع گرديد. نسل قبلی اين سيستمها در حقيقت همون دستگاههای MPS (Multi Power System) بودند. سيستم های MPS كه در حال حاضر نيز وجود دارند معروف به Multi split نيز هستند كه با يك يونيت خارجی قادر به به تغذيه تا ماكزيمم ٨ پنل داخلی هستند.
اين سيستمها تا ظرفيت حدودا ٠٠٠ ١٠٠ بی تی يو توليد شد، قابليت اتصال به يونيت های مختلف داخلی اعم از ديواری، داكت و كاستی رو داشت. در دو نوع تكفاز و سه فاز توليد شد، اما بعلت محدوديت های زياد لوله كشی در طول و ارتفاع خيلی مورد استقبال واقع نشد و به همين علت توليد كنندگان دنبال ابداع دستگاه ديگری رفتند كه شركت Daikin اولين نمونه رو همونطور كه عرض كردم به بازار عرضه كرد.
اصطاح Vrf مخفف Variable Refrigerant Flow می باشد كه به معنای جريان متغير مبرد مميشود از ان تعبير كرد كه در بعضی اختصار ها هم بجای flow از volume استفاده میشود كه در كاركرد هيچ تفاوتی بين اونها وجود ندارد.
علت تمايل و جذابيت استفاده از سيستمهای Vrf در چند مورد خاصه شده و روز به روز نيز تنوع و گستردگی پيشرفت در تكنولوژی مربوط روبه افزايش است.
و…
تراكم گاز مبرد در كمپرسور كه میبايست گاز مبرد كم دما وارد كمپرسور شده و عمل تراكم جهت افزايش فشار و دما در اين مرحله صورت پذيرد. در دياگرام PH پس مسير حركت مبرد در ناحيه بخار بود و با عبور از خطوط دمايی به سمت باا فشار و دما بصورت توام افزايش میيابد.
در دياگرام PH پس از ورود مبرد در فشار ثابت به كندانسور و عبور آن از مرز اشباع، اولين قطره مايع مشاهده گرديده و رفته رفته كل مبرد در ناحيه اشباع تبديل به مايع میشود.
در اين قسمت مبرد در ناحيه مايع وارد شير انبساط گرديده و با افت فشار ازم دمای خود را جهت جذب گرمای محيط از دست میدهد و در ادامه نيز امكان تبديل شدن به مبرد اشباع و با درصد مايع بيشتر گردد.
در اواپراتور يا تبخير كننده می بايست مبرد مايع وارد شده و با انتقال حرارت موثر فن، گرمای محيط سبب تبخير مبرد و تبديل آن به گاز شود كه در خروج از اواپراتور، مبرد وارد ناحيه بخار میشود.
كمپرسوری كه با كنترل ميزان فركانس ورودی از برد اينورتر يا IPM به سرعت دلخواه مغز اصلی سيستم يا همون Main PCB رسيده تا ميزان برودت ازم تامين شود.
در اكثر برندها تا نسل ٣ كمپرسور ها از تركيب اينورتر و دور ثابت تشكيل شدند و در اين حالت بطور خاصه ابتدا اينورتر وارد مدار شده و در صورت عدم تامين برودت ازم، كمپرسور دور ثابت وارد مدار می شود.
مانند كمپرسور های مرسوم در صنعت بصورت دور ثابت بوده و جهت تكميل ظرفيت كاركرد، وارد مدار میشود. هردو نوع كمپرسور از نوع اسكرال میباشد و تفاوت آنها فقط در ساختار داخلی آن جهت كنترل سرعت میباشد.
در نسل ٤ در ظرفيتهای كمتر از ٠٠٠ ١٨٠ بی تی يو از فقط يك كمپرسور اينورتر استفاده شده و ود ظرفيت ١٨٠ و ٢٠٠ از دو كمپرسور كه بصورت موازی باهم كار میكنند استفاده میشود.
در نسل ٢ و ٣ نيز از ظرفيت ٨٠ تا ١٦٠ از دو كمپرسور استفاده میشود يكی اينورتر و ديگری دور ثابت، در ظرفيت ١٨٠ و ٢٠٠ از ٣ كمپرسور يكی اينورتر و دو عدد ديگر دور ثابت بهره گرفته شده است.
مانند شكل ذيل:
وظيفه اين شير كنترل حفظ باانس خط HP و LP میباشد و در صورتيكه LP از حد مجاز پايين تر قرار گيرد، اين شير از خط HP گاز داغ را به خط LP بای پس می نمايد.
سيكل های الصاق شده مربوط به نسل ٤ مرسوم در ايران با رنج كاركرد استاندارد مربوط به مناطق معتدل و با بازه دمايی كاركرد منفی ٢٥ تا مثبت ٤٨ درجه سانتيگراد میباشد.
وسيله ای كه بعد از كمپرسور در سيكل قرار داره و درون اون از جنس Cyclone هست كه با بوجود اومدن اثر گريز از مركز روغن رو در پيرامون محفظه به چرخش در مياره و با جمع شدن در كف، مبرد با حدود ١ درصد اختاط روغن رو به سمت كندانسور ميفرسته و روغن اضافه جهت روانكاری رو به كمپرسور برمی گردانده می شود.
جهت روانكاری صحيح در نسل ٢ و ٣ اين امر هر ٨ ساعت يكبار رخ میداد اما در نسل چهار با وجود سنسور oil level control، بصورت مرتب دمای discharge هر كمپرسور با با دمای روغن خودش تفريق ميشه و Main PCB از حاصل اختاف دمای مذكور به ميزان سطح روغن باتوجه به داده قبلی كارخونه پی برده و عمل روانكاری رو با شير برگشتی روغن انجام ميده.
كه مخفف electronic expansion valve هست در دو قسمت كاربرد داره:
ميزان باز يا بسته شدن اين شيرها توسط پالس های الكترونيكی از طريق مغز اصلی دستگاه يا همون Main PCB بسته به نياز سرمايش و يا گرمايش باز يا بسته میشود.
در حالت بسته تمام EEV ها دارای ٤٠ پالس هستند كه علت فقط اينه كه هميشه جهت عبور ازت در تست و يا وكيوم در حين راه اندازی، ارتباط خط رفت و برگشت برقرار باشد. ميزان بازو بسته بودن شيرها در سرمايش بسته به ظرفيت پنل بين ١٥ تا ٣٠ درصد جهت اختناق و افت فشار باز خواهد شد مثا ٢٠٠ تا ٥٠٠ پالس می شود.
يك مبدل حرارتی در يونيت خارجی كه با گرفتن مايع سرد از خط كم فشار، دمای مبرد مايعی رو كه از كندانسور خارج شده (در حالت سرمايش) بيشتر میكند و همچنين باعث افزايش حجم آن ميشود كه هدف اصلی آن هم جبران افت حاصل از طول زياد لوله كشی ذكر شده هست.
وظيفه آكومولاتور همانطور كه ميدانيد، جداسازی مايع از گاز بوده كه مايع در پايين جمع شده و گاز از بالا به سمت ساكشن كمپرسور ميرود.
در نسل ٤ به قسمت پايين آكومولاتور مخزن Receiver اضافه شده كه ميزان مايع بيش از اندازه سيكل رو به درون خود برده و در زمان ازم با يك شير external مبرد مايع مورد نياز رو به آكومولاتور مطابق شكل هدايت میكند.
يك شير اطمينان در زمان بالا رفتن فشار گاز در نسل ٤ بوده و وقتی اين ميزان از ٣٢٠٠ كيلوپاسكال بيشتر بشه، عمل ميكنه و گاز داغ رو به خط كم فشار بای پس هدايت میكند.
لوله كشی دستگاه Vrf حتما با نرم افزار خاص خود شركت و با الزامات طراحی سازنده بايد طراحی بشه كه سايزهای لوله بصورت استاندارد بر اساس kw سرمايش شوند. همچنين كابل كشی نيز بايد باتوجه به شكل با jump شدن يك به يك يونيتها صورت گيرد.
در خروج از كمپرسور يا همان discharge سنسور دمايی وجود دارد كه دمای آن حدودا بايد بيش از ٨٠ باشه و دمای سطح روغن نيز بايد حدود ١٥ تا ٢٥ باشد، اگه اختلاف دو دما از حدودا ٥٥ تجاوز كند، روغن به كمپرسور تزريق ميگردد تا زمانی كه اختلاف دما به حد نرمال برسد.
در اين سيستم ها همزمان ميتوان سرمايش و گرمايش داشت و كه نام اين سيستم HR unit يا heat recovery unit ميباشد.
مبدل HR جهت سرمايش و گرمايش همزمان كاربرد داره و برای پاسخگويی گرمايش بايد از دستگاه مناسب اون شرايط استفاده كرد.
كنترلر های اين دستگاه برای تفكيك برق مصرفی هر دستگاه روی خود آن دستگاه نصب نميگردد و بصورت جداگانه بايد نصب شود و برای كار با آن به پروتكل ٤٨٥RS و آيتم های زير نياز هست:
عايق بايد از نوع الاستومريك انتخاب گردد.
اما نكته مهم ضخامت عايق برگشت هست كه بايد ١٩ گوش در شرايط بحرانی و سايز بااتر از ٣/٨ ١ از ضخامت ٢٥ ميليمتر استفاده كرد.
چون گازa٤١٠R مخلوطی از دوگازه بايد تركيباشون هم تناسب داشته باشداگر مدار هواگرفت اين تركيب بهم خورده و ديگر كارايی ندارد
مبرد ٤١٠ روی تركيب خيلی حساس است و در صورت ورود هوا تقريبا چيزی برای خروج هوا از سيكل نداريم و مجبوريم مبرد رو تعويض كنيم.
دامنه كاری فشار لوو معموا رو ٦٠،٤٥ ميباشد كه بستگی به شرايط دارد ،اگر سيستم نشتی داشته باشد فشار پايين آمده ولی بازهم سيستم هوا نميگيرد چون از سيستم گاز تخليه ميگردد ، با توجه به توضيحات اگردر مسير ترانسميتر يا پرشر سوئيچ قرار داده شود ميتوان جلوی هوا گرفتن سيستم،و از كار افتادن بقيه سيستم رو گرفت .
ديفراست يا همون يخ زدايی دز فصل زمستان مانند همه دستگاههای D× با اومدن گاز داغ كمپرسور به يونيت خارجی انجام ميشود و در اين حالت فن يونيت داخلی از كار می افتد. (نسل ٢ و ٣)
در نسل ٤ گاز داغ در مدار باای مبدل حرارتی يونيت خارجی وارد ميشود(كندانسور) و مايع سرد در مدلر پايين يونيت خارجی وظايف اواپراتور رو برای توليد گرمايش انجام ميدهد. اينكار تا زمان يخ زدايی كامل ادامه دارد كه به continuous heating معروف هست
هواساز يك كويل مسی D× خواهد داشت كه با سنسورهای دمايی لوله و كانالی شرايط تهويه محيط را ايجاد میكنند.
از شير انبساط حرارتی (T×V) در آنها استفاده میگردد